همشهری آنلاین-یکتافراهانی: هر اتفاقی، چه استرس ناشی از کارباشد، شرکت در امتحانی سخت و مهم، حوادث ناگوار یا نگرانیهای مالی، بیماری خود و اطرافیان و درگیری در روابط ممکن است باعث پرخوری عصبی شود.
علل بسیاری از چاقیها وجود استرس و بیماریهای روانی است. البته افراد افسرده و مضطرب نسبت به خوردن و استفاده از مواد غذایی مختلف واکنشهای متفاوتی دارند؛ یعنی بعضی از آنها دچار پرخوری و پر اشتهایی و عدهای دیگر نیز دچار کم خوری و بیاشتهایی میشوند.
احساس گناه از خوردن زیاد
افرادی که دچار پرخوری عصبی هستند معمولاً بعد از اینکه غذای زیادی میخورند احساس گناه میکنند. به همین خاطر هم از طریق خوردن دارو، ورزشهای سخت یا هر کار دیگری در صدد جبران آن برمی آیند و تمام تلاش خود را میکنند که چاق نشوند.
یکی از نشانههای افسردگی پرخوری است. یعنی ممکن است افسردگی باعث شود بعضیها کمخوراک شوند و کاملاً اشتهای خود را از دست بدهند. اما عدهای دیگر رو به خوردن زیاد بیاورند.
در واقع پرخوری و کمخوری میتوانند نشانههایی از بیماریهای مر بوط به اعصاب و روان باشد. البته گاهی نیز میتواند نشانی از وجود بیماری جدی باشد. به همین خاطر هم حتماً باید بررسی شود و در صورت نیاز برای دارو تجویز شود.
زیاد خوری یا اختلال پرخوری
اختلال پرخوری (BED: Binge Eating Disorder) نوعی خوردن مداوم و اجباری است تا حدی که شخص خیلی دیر احساس سیری میکند. عاملی که این اختلال را از زیاده روی عادی در خوردن متمایز میکند، نداشتن کنترل بر عادتهای غذایی است.
البته همه ما گاهی پرخوری میکنیم یا زمانی که گرسنه نیستیم، زیاد غذا میخوریم. بعضی اوقات بعد از سیر شدن هم به خوردن ادامه میدهیم تا جایی که منجر به درد و ناراحتی معده میشود.
این موارد جزء اختلالات پرخوری به حساب نمیآیند. ممکن است از خوردن زیاد احساس گناه، شرمندگی یا خجالت کنیم. گاهی نیز با خود عهد میکنیم که دیگر زیاد غذا نمیخوریم. اما باز هم پرخوری میکنیم. اما اگر این نوع پرخوری را حداقل یک بار در هفته و تا سه ماه ادامه دهیم، ممکن است دچار اختلال پرخوری یا BED شده باشیم.
تفاوت اختلال پرخوری و پر خوری عصبی
پرخوری عصبی یا بولیمیا تلاش برای تخلیه دستگاه گوارش و خلاص شدن از کالریهای زیاد از طریق ایجاد حالت تهوع، مصرف قرص یا فعالیت بیش از حد پس از مصرف مواد غذایی است.
اما در اختلال پرخوری یا BED از هیچ کدام از این روشها برای خنثی کردن افزایش وزن ناشی از پرخوری استفاده نمیشود. البته اشخاصی که دچار پرخوری عصبی هستند لزوماً اضافه وزن ندارند. چون گاهی به علت ساختار ژنی یا متابولیسم بسیار سریع، دچار اضافه وزن نمیشوند. اما دلایل پرخوری آنها هم باید بررسی و درمان شود.
دلایل بروز اختلال در خوردن
با وجود اینکه گفته میشود اختلال پرخوری معمولاً ریشه در مسائل عاطفی و احساسات افراد دارد، اما علت دقیق آن مشخص نیست. به نظر میرسد این مشکل میتواند ترکیبی از تاثیرات روانی، رفتاری و محیطی باشد. ولی عواملی مانند سابقه خانوادگی و ژنتیکی در پرخوری یا مشکلات روان شناسی و نداشتن عزت نفس میتواند در آن تأثیر زیادی داشته باشد.
افسردگی، اضطراب، کمال گرایی، نیاز به راضی نگه داشتن دیگران و احساسات منفی در مورد خود و همچنین رژیم گرفتنهای زیاد ارتباط مستقیمی با ابتلا به اختلال پرخوری دارد.
از دست دادن نزدیکان و بروز مشکلات مختلف نیز میتواند باعث شود شخص با خوردن زیاد سعی در جبران مشکلات داشته باشد و در واقع به این ترتیب حواس خود را به گونهای از تمرکز بر مشکلات منحرف میکند.
درمان
اختلال پرخوری و پرخوریهای عصبی هر دو نیاز به درمان دارند و حتماً ریشه بروز آنها باید مشخص شود. چون میتوانند به نوعی سلامت افراد را تهدید کند. بنابراین مراجعه به پزشک الزامی است.
البته در بسیاری موارد پزشک فرد را به یک روانشناس یا روان پزشک ارجاع میدهد. انواع مختلف و متنوعی از درمان برای بهبود اختلال پرخوری وجود دارد. رفتارهای درمانی شناختی و فردی و گفت و گو درمانی میتوانند تا حدود زیادی در درمان این بیماران مؤثر واقع شوند.
علاوه بر مشاوره روان شناسی، درمانهای دیگر نیز میتوانند به بهبود علائم و رفتارهای وابسته به اختلالات پرخوری کمک کنند. معمولاً مصرف داروهای ضد افسردگی یا ضد اضطراب برای کمک به رفع مشکلات خلقی و داروهای چاقی، در کنار رفتارهای درمانی شناختی تجویز میشوند.
مراجعه به کارشناس تغذیه هم الزامی است. چون میتواند به فرد برای دستیابی به وزن مناسب و همچنین برخورداری از سلامت جسم کمک کند.
همچنین میتوان با آموزش اصول تغذیه مناسب و کمک به تبعیت از برنامه غذایی متعادل مانع از پرخوری افراد شد. البته افرادی که دچار اختلال هستند باید حتماً درمان شود و معمولاً برای آنها درمانهای جانبی دیگر مانند یوگا، کلاسهای ورزشی، مدیتیشن، تمرینات ذهن آگاهی یا هنر درمانی نیز تجویز میشود.
در واقع درمانهای موفق اختلالات در خوردن معمولاً به ترکیبی از رویکردهای درمانی بستگی دارند. یعنی گروهی از روان شناسان، روان پزشکان، مشاوران تغذیه و دیگر متخصصان میتوانند بیمار را برای داشتن برنامه درمانی ایمن و مؤثر کمک کنند. ضمن آنکه انگیز و صبر و حوصله خود فرد هم برای پیگیری روند درمان عامل بسیاری مهمی است که اغلب با نیمه رها کردن آن، نتیجه زیادی حاصل نخواهد شد.
منبع:
https: //www. beateatingdisorders. org. uk/get-information-and-support/about-eating-disorders/types/binge-eating-disorder/
نظر شما